باب اسفنجی قهرمان
ر وزی پادرید و باب اسفنجی بازی می کردند که ناگهان صدایی شنیدند. انها ترسی دند و رفتند ببینند صدای چه چیزی است یک هیولا پشت یاک تخته سنگ بزرگ پنهان شده بود ومردم را می تر ساند باب اسفنجی و پادرید لباس های مخصو صشان را پوشیدند و رفتند ک ه هیولا را نابود کنند &n...
نویسنده :
لاله
22:35