گل ناز

یک داستان از زندگی من

1393/2/3 19:45
نویسنده : لاله
375 بازدید
اشتراک گذاری

سلام امروز می خواهم یک داستان از زندگی ام  بگویم ناراحت سال چهارم ابتدایی که من 10 ساله بودم  یعنی  درست 3 سال پیش من معلمی داشتم خانم  لیلا اسفندیاری که بسیار مهربان بود من هنوز هم در مدرسه ای که او درس می دهد درس می خوانم سال ششم ابتدایی   از این ناراحتم که او هم ششم را درس می دهد ومن  در کلاس یک معلم دیگر افتاده ام وحسرت با او بودن را  می خورم  امروز که به اردو نرفته بودم گفتند که باید به کلاس او برویم من یک دوست هم دارم نام او محدثه است من و او از سال دوم تا ششم دبستان باهم در یک کلاس بودیم  ودوستان صمیمی هستیم من از این  که یک روز در کلاس او بودم  بسیار خوشحالم  من   نمی توانم دوری اورا  تحمل کنم ودعا می کنم که  امسال  تمام نشود ومن اورا ببینم من تورا دوست دارم معلم عزیزم  اگر این رمز را بخوانی مرا میشناسی  الهه ومحدثه دوسدار تو الهه    

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گل ناز می باشد